مدرسه خسته کننده است! این سرگرم کننده نیست در همه به یک دوست پسر یا مادر! من کسی بودم که در چهارمین روز فرار از خانه، اگری چان را برداشتم. -به نظر ميرسه که اون از من خوشش ميومد و خيلي خوبه که با اونا تنها باشم بازوهای بلند و باریک او، پاهای بلند، موهای سیاه براق، و پوست سفید شفاف همه او را اشغال می کنند. از آنجا ، من قادر به بوسه او بود...! - دختر فراری است که بیش از حد زیبا بسیار تهاجمی تر از من فکر می کردم بود، و او یک فرشته خالص بود که بسیار شیطان تر از من بود ...!