مادرم دوباره ازدواج کرد و من برادری داشتم که با خون ارتباط نداشت. در ابتدا نگران این بودم که آیا می توانم با برادرم کنار بیایم یا نه، اما حالا آنقدر به هم نزدیک شده اند که ما بیشتر از برادر و خواهر هستیم! - من معمولا چشم پدر و مادرم را دزدیدم و با برادرم کارهای شیطانی انجام می دادم، اما پدر و مادرم به دلیل مسائل حقوقی تصمیم گرفتند که 3 روز از خانه خارج شوند. من واقعا مشتاقانه منتظر 3 روز با برادرم!