کویچی، داماد که با دامادش و والدینش زندگی می کند. - دختر و شوهرش که با کودکان پر برکت نیست با پدر زن خود را دخالت، گفت: "چه خبر است با بچه دار شدن؟!" من ميل جنسی ندارم... کویچی جواب داد، اما دلیل واقعی این بود که او مجذوب مادر شوهرش، سینه های بزرگ و زنا کار یومی شده بود! تمایل کویچی برای فضل می رسد حد خود و حملات بزرگ در حالی که حمام کردن! خانواده کویچی که دلیلش از بین رفته است، بالا می رود و یومی که جسد رسیده ای داشت، در امور داخلی غرق می شود.