مینا، یک زن خانه دار زن در سال دوم ازدواج خود را. زندگی با یک شوهر مهربان و سخت کوش. تنها شکایت این بود که نوع بی خطر شوهر در زندگی زناشویی در شب بسیار فعال نیست. در اتاق بعدی همان آپارتمان، مردی میانسال به نام ایکدا، یک صنعتگر کم فکر، بی پروا و بزدل، زندگی می کرد. مرد همسایه که همیشه به شما سلام اما تنها آن را به حالت دوستانه برمی گرداند. با این حال، مینا، که نا امید است، به طور فاحشه ای چرند خود را با بوی عرق مرد که او wafts. و یک روز ...!