ایچیکا، دوست دوران کودکی که در همان آپارتمانی زندگی می کند که از کودکی با او بوده است. وقتی بزرگ شدند، از هم پریشان شدند، اما در بیست سالگی شان ناگهان پیشنهاد کردند که با آنها نوشیدنی بخورند. من نمی دانستم که چگونه برای تنظیم مقدار الکل من برای اولین بار نوشابه، و قبل از من آن را می دانستند، من با یکدیگر مست کردم. -من ناخواسته به احساسات واقعيم اعتراف ميکنم من قبول دارم که "ایچیکا" نیز مست است ... برای کسانی از ما که بزرگ شده اند، رابطه جنسی کافی نیست برای ما به رابطه جنسی یک بار، و ما صبح به عنوان آن استقبال است.