ملوان فریسیا، یک دختر جنگجوی زیبای خدای نارنجی، در جریان یک نبرد به دام شیطان می افتد. این قبرستان از جهان شیطان است, که در آن چادر حریص بوی زنان جوان و بی رحمانه حمله به بدن توسعه یافته ملوان فریسیا. چادرها به اندام تناسلی و دهان ظریف او حمله می کنند! ملوان فریسیا که با بیان جیغ و فریاد در عذاب می شود، به سختی از قبرستان دنیای شیطان فرار می کند، اما لرد شیطان، پس از فریسیا ملوان ضعیف شده شهوت می کند و می افتد. - و او را به قبرستان از جهان شیطان که در آن tentacles wriggled دوباره کاهش یافته است ، و او احساس آکمه مداوم تا زمانی که او درگذشت... [پایان بد]