شوهر هیبیکی که در محل کار و خانواده اش در حال قایقرانی صاف است، ناگهان به بازسازی محکوم می شود. هیبیکی به شرکت می رود تا مصاحبه مستقیمی برای شوهرش داشته باشد که به بی حالی می افتد. او وعده می دهد که خود را وداع به مدیر عامل، که درد در نیمه پایینی بدن خود را به دلیل اندام بلند و باریک خود را، اگر او برداشت بازسازی، با وجود روز خطر است. با وجود این واقعیت است که او موفق به تضمین وعده، حتی مدیر عامل به بازسازی این بار محکوم شد. - از آنجا که هر دوی آنها سقوط خواهد کرد به عنوان آن است، آنها پیشنهاد آرزوهای بیشتر به هیبیکی. اگر چه او گیج شده است، او نشان می دهد که خود را به قرار دادن خود را در.