من با یه دوست قدیمی دوران کودکی ازدواج کردم حتی پس از بیش از 10 سال از آشنایی، احساسات من سرد نیست، و من یک زندگی شاد با پدر زن من، که گاهی اوقات از محل کار به خانه آمد زندگی می کردند. با این حال ، یک روز ، شوهرم مجبور به ترک خانه برای چند روز در سفر کسب و کار. - روز به تنهایی با پدر زن من که کار به پایان رسید صرف, و پدر زن من بازی می کند با بدن من با هدف یک شکاف که در آن شوهر من در اطراف نیست. - من لذت آموخته بود که من در میل جنسی غیر طبیعی است که می تواند در راه خانه از محل کار شامل طعم هرگز.