یک کارمند جدید که رئیس میانسال خود را به خاطر آزار جنسی که تا سر مرگ از آن متنفر بود، نفرت داشت. او با یکی از همکاران ارشد همان شرکت قرار می گذاشتند و زندگی خوشی داشت، اما یک روز او توسط مدیری که در یک سفر تجاری از آن متنفر بود مست شد. وقتی بیدار شدم، در اتاق هوتل با مدیر تنها بودم. - تجاوز ● اوتا که با گوشی های هوشمند گرفته شده بود بی امان با بزرگ به عنوان یک داستان مالیده شد و به شدت سنگ فرش تا کارشناسی ارشد ● ضربه فنی دیوانه شد. قبل از اینکه من آن را می دانستم، من به اوجیتچ معتاد بودم و زنی شدم که لگن او را تکان داد.