در واقع، این بار، همسرم، که سه سال است ازدواج کرده است، و من تصمیم گرفتم برای شروع یک زندگی آهسته در حومه شهر، که آرزوی طولانی گرامی زن و شوهر بود. من یک خانه 50 ساله در یک روستای کوهستانی حدود دو ساعت با قطار از توکیو خریدم، با قرض. همسرم به نظر می رسید که با محیط زیبا و خوشمزه حومه شهر بسیار خوشحال است، بنابراین من فکر کردم که این برای من خوب است. يک دهقان به نام آقاى ياماشيتا که در همان قريه زنده ى است، يک نوع سخت شخص بود که به نظر ميرسيد يک شخص خوب باشد.