به دلیل کار، تصمیم گرفتم در خانه برادرم و همسرش به مشکل برگردم. مدتها پیش، شوهر خواهرم به جایی رسید که تب داشتم و در حال استراحت بودم، و من فقط یک بار با او رابطه داشتم. من نمی دانستم که چه شکلی به شوهر خواهرم باشم، کسی که برای اولین بار در چند سال گذشته دیدم. وقتی به خانه برادرم و همسرش رفتم، شوهر خواهرم با مهربانی از من استقبال کرد. چند روز بعد، زود