یونا به عنوان دربان در یک هوتل مجلل در توکیو کار می کند. یک روز، او به اتاق می رود تا با شکایت به یک مشتری مهم که سهامدار است رسیدگی کند، اما او مقیاس معکوس مشتری را حتی بیشتر لمس می کند وقتی می گوید که نگرش بدی دارد. در واقع، این یک تله برای مشتری است که سعی می کند یونا را فاسد کند، و یونا خفه شده و ساخته شده تا ضعیف شود. از اونجا، آموزش وحشتناک توي هتل شروع شد. بازی شرم مهار، بازی مرکب، گلو گلو عمیق، تجاوز جنسی. به تدریج، روح یونا دیوانه می شود.