من یک دانش آموز دختر را پیدا کردم که در محله خانه ام پانچیرا انجام می داد! چشمان ما ملاقات کرد! - او دعوت کرد، "اوني سان، اگر امروز بماني، من کار خوبي ميکنم!" اما من دارم فرار مي کنم دانش آموزان دختر شما را تعقیب! - وقتی من در خانه ماندم، او واقعاً جی پو را لگد و لگد زد، اما وقتی که من می خواستم، من آن را متوقف کردم و جهنم را متوقف کردم! اما من قادر به رابطه جنسی بود و آن را عالی بود!