من دوست ندارم که توسط دختران طعن تمام وقت در مدرسه ، بنابراین من حاضر به رفتن به مدرسه! دختر نگران به خانه من آمد! وقتی به او گفتم که چند بار به خانه بیاید و به شدت به خانه برود، گفت که او "پر رو" است و مرا سرزنش کرد! جی پو، گوش ها، نوک سینه ها! - هر دو آنها مرا برای چیزهای مختلف سرزنش! این احساس بسیار خوبی است که من در مورد به حق دور. اما بارها و بارها، بس کن! اما وقتی بالاخره نتوانستم تحمل کنم و اخراجش کردم، آنقدر شلیک کردم که خودم هرگز آن را ندیده بودم! دختر که آن را دیدم ...