ریکو از رفتار فرزندش که او را در آغوش گرفته بود، گیج شده بود: «من شما را به جای پدرم راضی می کنم.» - پسرش که احساس می کرد زندگی زناشویی اش راکد و تنهاست، در تلاش است تا او را با بدنش راحت کند. این غیر قابل قبول است. با این حال، ریکو احساس کرد که این مهربانی پسرش است. بايد به عنوان مادر ردش کنم؟ آیا باید او را به عنوان یک زن بپذیرم؟ قلب ریکو تکان داد، اما وقتی محبت فرزندش را که عاقلانه نوازش می کرد احساس کرد، چشمانش را بسته و توانایی مقاومت او را تضعیف کرد.