اگری که با شوهرش که برای یک شرکت بزرگ اوراق بهادار کار می کند ازدواج کرده بود، یک زن خانه دار تمام وقت بود. شوهرش حدود نیمی از هفته را در یک سفر کاری بود و در این مدت، اگری با پول شوهرش با دوستانش مشروب می نوشید. -اون روز، اون داشت از رابطه با یه مرد سیاه پوست تو بار لذت می برد - روز بازی در اطراف که یک مرد ساده است اگر او می خواهم که گرفتار نمی شود. یک روز، یک زعفران سیاه پوست سابق که اگری مخفیانه او را دور انداخت، به فروشگاه آمد. در آنجا سیاه پوستانی که توسط آکاری فریب داده شده بودند تبانی کردند و دست به انتقام گرفتند ...