نانامی، خواهرزاده ای که برای اولین بار در مدت زمان طولانی برای دیدن کاکای خود در حومه شهر آمده بود. - "من می خواهم همسر عموی من!" - هر بار که او ملاقات می کند، او را دوست دارد و مایل به یک پیوند قوی با عموی خود. قبل از اینکه شما آن را می دانم, شما رشد خواهد کرد و دعوت یک زن با بوی و لبخند بی گناه. - بدن حساس خود را تکان و در نهایت چند بار. وسوسه خواهرزاده اش عقلش رو از بین می بره و بدنش رو با خواستش هم روش قرار میده * هیچ نوازنده زیر 18 سال در این کار وجود دارد.