من به عنوان یک دوست دوران کودکی یک دوست دختر داشتم. اول دوستش داشتم... - من از سرخوردگی حمله کرد، اما آن را احساس خوبی در همه به فشار پایین رابطه جنسی که قلب ندارد. فقط درد داشت... من می خواهم شما را به نوبه خود به من بیشتر. - کارهای دلپذیری که او انجام نمی دهد ... اول از همه، [افرادیسیاک] شما را بدون توجه می کند. -و من باعث تحریک کردن گلده پروستات میشدم و اونو به یه بدن تبدیل میکنم که باید من باشه - آخرین چیز این است که [بند افرادیسیاک]، و من وقت خود را از داخل بدنم می برم!