همسرم توسط یک جوان شوهر گرفته شده بود. من نامزد کردم و تصمیم گرفتم در یک خانه جدید، و آن را قایقرانی صاف بود. مینامی با یک جوان که از مو متنفر بود به یک سفر کاری رفت. - من می دانستم که من در مشکل بود چرا که من به طور مداوم درهم تنیده بود، اما من نمی توانستم باور کنم که تمام همراهان سفر کسب و کار من و اتاق های مشترک توسط او راه اندازی شد. وقتی از یک سفر کاری برمی گردد، عجیب به نظر می رسد و حتی اگر در این باره بپرسد، فقط متاسف می گوید. ناگهان، او در مقابل من ناپدید شد. - در ویدیویی که از یک جوان بیمار روانی دریافت کردم، یک چهره از مینامی بود که نمی دانستم چه کسی با یک فرددیسی مست است و جیغ می زد.