نانا چان که حافظه اش را در یک تصادف رانندگی از دست داده بود، توسط داکتر مسئول فریب داده شد تا باور کند که او پدرش است. این چیز خوبی است که من آمنزی دارم. داکتری که نانا چان را فریب می دهد و چیزهای شهوانی را نیزه می کند، می گوید: «من قبلاً چنین کارهای شیطانی انجام می دادم.» ایرما، بلع، ... - کار 5 خرس هفدهم که بسته های یک مرد تحریف شده با این کار! - نانامی یوکومیه دیوانه مو به یک بیمار ضعیف است که می خواهد به آغوش!