لیلیا دیزی، شاهدخت پادشاهی گل ها، با مردم محبوبش زندگی صلح آمیز داشت. اما جانگو، پادشاه شیطانی پادشاهی ایبیلیس که می خواهد با به دست آوردن ثروت و قدرت خود جهان را در دست گیرد، با شیاطین متحد می شود تا به لیلیا حمله کنند. لیلیا تبدیل به شاهزاده خانم شوالیه و مبارزه می کند، اما شکست خورده و زندانی توسط یک تله آب زیرکاه گرفته شده است. در زیر سرزنش جانگو و شیاطین، بدن زیبا و روح شریف لیلیا آلوده و نابود شد. [پایان بد]