ناگهان، بدون هشدار، او آمد تا به دیدار دوست دوران کودکی شوهرش، شوگو. ... این مرد در واقع یک سارق بانک در حال فرار است. اون موفق شد مخفیانه زیر چشمان تحقیقات قرار بگیره و به اینجا برسه تا مخفی شده باشه از سوی دیگر، کنجی و ریسا که چنین چیزی را نمی دانستند، از چهره های نوستالژی خود شگفت زده شدند اما با خوشحالی آنها را به اتحاد مجدد دعوت کردند. و شوگو که در حال حاضر غذا، لباس و سر پناهگاه را تامین می کرد، به ریسا نزدیک شد تا میل بعدی، میل جنسی خود را برآورده کند.