HMN-111: - زیردستان شرکت، که مانند یک خواهر کوچک ناز فکر می کردم، سعی کردم به من از راه دور و خوردن من - پس از اینکه توسط یک تاریخ در تمام طول روز نوسان، من توسط یک دختر جوان دعوت شد و تا صبح در یک هتل عشق در حومه شهر به هم خورد. سفید هلو حنا
- A subordinate of the company, who thought like a cute little sister, tried to seduce me and eat me - After being swayed by a date all day, I was invited by a younger girl and messed up until morning at a love hotel in the suburbs. White Peach Hana
دختری در شرکت از من خواست که موتر او را بیرون کنم زیرا او می خواست به یک مرکز خرید در حومه شهر برود. -امروز قرار داره، نه؟" - اون علاقه اش رو به مردی که عمداً ازدواج کرده یا جدی داره، نشان میده. نوشیدنی به اشتراک بگذارید, بوسه, دست نگه دارید, آغوش – نوسان در سرعت او. بعد از آن، من به یک هوتل عشقی در حومه شهر رفتم و یک کار انجام دادم. اون گفت که به لاستیک نیاز نداره و به یه دختر جوانتر تو شرکت شلیک کرده * محتویات ضبط بسته به روش توزیع ممکن است متفاوت باشد.