هیروشی، دانشجوی کالج که پس از نیم سال آشنایی به خانه دوست دخترش مراجعه کرده بود، به طور غیراراری اسیر زیبایی مادرش شد که در آنجا به او سلام کرد. دوستم تاکویا که متعلق به همان دایره است نیز با لبخند ملایم مادرش از قلب و چرند او دزدی شد. هیروشی که در آن شب اجازه اقامت در خانه اش را داشت، بدون خواب از اتاق خارج شد و به آرامی به مادرش وابسته بود و بدون صبر به سکس ممنوعه افتاد. و حتی تاکویا ، که در مورد این واقعیت متوجه شدم ، ساخته شده اشتباه...!