وقتی هیروشی در کنار خانه دوستی که اتفاقاً ملاقات کرده بود توقف می کند، با مادر زیبایش که مدت ها او را تحسین می کرد، رو در رو می شود. هیروشی که برای بازیابی چیزهای فراموش شده اش دوباره به دیدارش رفته است، شاهد یک مادر و پسر پنجاه و یک مرد ثروتمند و ثروتمند است که اندام تناسلی یکدیگر را می بلعند و دست به اعمال ممنوعه می زنند. هیروشی به ظاهر شرم آور مادر پنجاه و چیزی زیبای خود فکر می کند که در چشمانش می سوزد. مادر پنجاه و چیزی که غرق در شهوت و لذت می خواهد خود را در معرض مرطوب خود و دعوت هیروشی. - مادری پنجاه و چیزی که سینه های بزرگ و سینه های بزرگش را تکان می دهد و خوشحال می شود!