لونا که به عنوان طراح در توکیو کار می کند، پسر رئیس مشتری را زخمی می کند. لونا قوی و پر افتخار است، اما چاره ای جز رفتن به رئیس جمهور برای عذرخواهی ندارد، اما نمی داند که چای سرو شده حاوی مضحک است، و مهم نیست که چند بار عذرخواهی می کند، نمی تواند به توالت برود، و او تحقیر شده و در محل بی قاره است. حتی پس از آن، او درک و چسبیده بود، و او می تواند آن را با خدمات موظف و سرزنش بازی را تحمل نمی کند و چند بار به بیرون درز. لونا که قلب و مثانه اش به تدریج از بین رفته است، بارها و بارها شات واژن را تکرار می کند.