JUFE-317: برای 7 روز در تابستان گرم وقتی همسرم به خانه برگشت، سینه های بزرگم را تکان دادم و عرق کردم و دیوانه شدم تا اینکه گفتم "پدرم را دوست دارم آقای/ خانم." به فرزند ناتنی ام که کاملاً رینا موموزونو توسعه یافته بود.
For 7 days in the hot summer when my wife returned home, I shook my huge breasts and sweated and went crazy until I said "I love my father Mr./Ms." to my stepchild who was completely developed Reina Momozono