یک روز، وقتی به دریهرو زنگ زدم، ریو، یک مراقب تازه کار، آمد. - او معمولا هوشیار و آرام است، اما او این کار را در پشت صحنه؟ "این برای پول است، لطفا به شرکت نگویید ..."، من نمی توانستم تمایل خود را در ظاهر زننده ریو که در مورد آن شکایت کرده بود سرکوب کنم. "سخت است اگر شما کار خود را در این زمان از دست می دهید w" وقتی که من این را گفتم و آن را در آوردم، بدن سینه های عظیمی که هرگز تصورش را نکرده بودم آشکار شد. این زن پسر من از امروز ● تصمیم گرفت!