مادر شوهرم به یک سفر طولانی مدت به خارج از کشور رفت و به طور موقت از برادر کوچکتر شوهرم، یویچی مراقبت کرد. حالا شوهرم در یک سفر کاری به خارج از کشور است، و من از بیشتر او مراقبت می کنم. یک روز، به نظر می رسد که او را به مبارزه با دوست خود را به دلیل زبان خشن خود را کردم. و تعجب آور نیست که خشم اون به سمت من هدایت شد مردان جوان پر از جنون به خانه من عجله، و مهم نیست که چند بار من عذرخواهی کرد، من بخشیده نشده بود، و از آن روز به بعد، روز از دایره شدن آغاز شد ...