هیکایری که همکار شوهرش و همسرش به دلیل تصادف در بیمارستان بستری هستند، تنها در تعطیلات بهاری مجبور به مراقبت از پسرشان می شود. هیکایری که فرزندی نداشت، گیج شده بود اما از یک زندگی تازه لذت می برد. با وجود اینکه این شاتا است، ما ساتو که دانش جنسی غیر معمول دارد، در نور بدن شهوانی خود هدایت می شود، و قبل از اینکه او آن را بداند، او به یک مخزن منی سو تبدیل می شود. سرنوشت هیکارى که هر روز با سکس مکرر آموزش بذرها به خود ادامه می دهد، چگونه است و غریزه زنانه اش از خواب بیدار می شود و او از فرزند مازگاکی باردار می شود؟