< گوشت که یک زن بلند و باریک را درهم می شکست! > رستورانت که در آن مردی که به دلیل سابقه کیفری اش کار ندارد به یک دست و پا بسته تبدیل شده است. من قول دادم که بدهی من از قدردانی به مغازه دار که مرد را پذیرفته و به من دست کمک را فراموش نکنید ... بايد ميشد حضور ایچیکا، تنها دختری که در فروشگاه کمک می کند، همه چیز را از خط خارج می کند. - تمایل جنسی که باید سرکوب می شد شروع به دست و پنجه امدن به حس فاصله ای کرد که مرد را گمراه کرد، و در عمق قلبم، من به عنوان یک شخص دیگر به عنوان یک شیطان تجاوز از خواب بیدار شدم.