من توسط همصنفی هایم مورد آزار قرار گرفتم زیرا فهمیدم که لاف زدن یارچین من یک دروغ است. وقتی دوست نگران دوران کودکی اش مومو به خانه آمد، از او التماس کرد که قلم مو را پایین کند و گفت: «من می خواهم که تو مرا یک مرد واقعی کنی.» اون حیرت زده شده و با بی ميل به گفتن "لاستیک!" کاندومی که من در دست دارم بسیار درهم شکسته است. - "عجله کنید!" و پیستون ضعیف به دوست دختر بی پاسخ خود را که علاقه مند نیست ... به هیچ وجه لاستیکی خراب نمی شود. - ناگهان، من لذت تحریک چانه خام و شتاب فوق العاده پیستون را تحمل نمی کنم! -اون به يه مرداب به يه جيغ بزرگ ضربه ميزنه