- موقعیت پایینی که مدیر آزار جنسی را که با شوخی های پایین و لمس بدن آزار دهنده بود، نفرت داشت. آشنایی ارشد در همان شرکت ~ توسعه یافته به تعامل. درست زمانی که من روزهای خوشی را زندگی می کردم، با مدیری که از آن متنفر بودم به یک سفر کاری رفتم. اگر این یک رابطه کاری است، من به مجبور مست و گل ● ... وقتی که من در هتل وارد شدند ، من بودجه ندارد ، بنابراین من به اشتراک گذاشته اتاق... همه چيز يه تله بود "اگر شما واقعا آن را دوست ندارم، شما می توانید مقاومت در برابر، درست است؟" - لذت می افتد در حالی که ادامه به مرکب با مطبوعات بزرگ با هیچ جا برای فرار از تمام شب ... اون زني شد که خودش رو ميخواست