[آخرین سال سالگرد 15 مودیز منحصر به فرد نانا یاگی است! ] قسط سوم از نصب گناه! بهار بالاخره به من رسید! - من به دختر مورد علاقه من اعتراف شد و تصمیم گرفت تا به امروز! چه باید بکنید در تاریخ اول... -حالا باکره فارغ التحصیل شده ! ... درست زمانی که من در مورد چنین چیزی فکر می کردم ... چه!؟ شما چه کار می کنید? ناامید! این کار را نکنید! من به اجبا از بکارت من توسط زن متاهل در کنار آقای / خانم محروم شد... -اولين تجربه ي اينه که گناهکار باشه من او را دوست دارم، اما من می توانم نتواند در همه ... من بدون گناه نتوانم نشات بگیرم!