دوست پسرم بهم تقلب کرد در ناامیدی، من بعد از کار برای یک نوشیدنی با یوکی تابعم بیرون رفتم. من زیاد نوشيدم حتی اگر قوی نبود. من نمی توانستم درست راه برم، بنابراین در حالی که توسط یوکی نگهداری می شدم به هوتل آمدم. من تنها هستم و دوست ندارم تنها باشم من یوکی را کمی به اطبا دعوت کردم. من می دانستم که من یک دوست دختر دارم که در یک رابطه از راه دور بود.