خواهرش که برای اولین بار با او آشنا شد، دختری زیبای معرفی شده و خجالتی بود. - من به خواهرم علاقه مند بودم که بی گناه بود و مردی را نمی شناخت، که دقیقا برعکس او بود و در یانگ کیا تجربه داشت. و من نمی توانستم کمک کند اما لمس نوک سینه های ناشناخته من ... - خواهرش در ابتدا به دلیل شکنجه ناگهانی نوک پستان خودداری کرد، اما او بی امان نوک سینه های خود را گره زده بود