[معجزه بیست و پنجمین سالگرد تاسیس مهاجمان! ] میو نامورا بالاخره ظاهر شد] خانه من که مدتها در انتظارش بودم. ممی زندگی متاهل شاد با یک شوهر مهربان زندگی می کند. با این حال ، من احساس تنهایی که زمان بین مردان و زنان به تدریج در حال از دست داده است. - پدر شوهرش که برای معاینه پزشکی به توکیو آمده بود، متوجه چنین شکافی در قلب ممی می شود و او را تشویق می کند، اما به دلیل جذابیت مادری دیگر نمی تواند جنس این مرد را سرکوب کند.