یک روز نگران بودم که زندگی شبانه ام با همسرم خوب پیش نرود. شوهر خواهرم، آقای/خانم، تصمیم گرفت برای مدتی در خانه ما بماند. - او جدی به نظر می رسد، اما او یک سینه بلند و باریک است که می تواند حتی در لباس دیده می شود. من انتظار نداشتم که او یک رمان نویس احساسی باشد! "من یک داستان خوب به تازگی به حال، آیا شما با من همکاری؟" - هوش مصنوعی آقای / خانم، که می داند همه چیز در مورد عشق شهوانی، می تواند وسوسه چوب گوشت است که تنها می تواند طعم عروس می دانم مقاومت در برابر ... - من در یک فوری درهم تن گرفته بود، و من می توانم که زمزمه که دعوت شات واژن از سر من که آیا من خواب و یا بیدار شد.