روز بعد، پیش از سومین مراسم یادبود پدرش، ماری به خانه پدر و مادرش، جایی که اکنون فقط مادرش بود، بازگشت. مادرم به صورت نیمه وقت برای کار بیرون رفت، و وقتی من تنها بودم، کاکایم تاکا برای دیدن آمد. شما یک جنسی غیر طبیعی و قوی ● شما به تازگی از زندان پس از یک حادثه آزاد شده اند ... با ماری در نگهبانی ، تاکا که آمد تا...