- ایچیکا سیتا گزاف گویی او بدون panties بزرگ و حمله به دوست مرد دوست دوران کودکی خود را به شدت! من همیشه شینیچی را از زمان کودکی دوست داشتم، اما من در عشق بسیار بد هستم که صادقانه نمی توانم بگویم. یک روز، او به خانه شینیچی آمد تا مزه یک کافه را که توسط والدینش اداره می شود، بپرسد، اما او شوکه شد که فهمید شینیچی دوست دختر دارد. با این حال، ایچیکا، که فکر می کرد نمی تواند به اینجا برگردد، سعی می کند احساسات شینیچی را که الاغش را در یک شلوار رادیکال بدون شلوار دوست دارد، دور کند.