ما 3 ساله که ازدواج کرديم زن و شوهر در هماهنگی زندگی می کردند. با این حال، همسرش، انا، یک راز داشت. انا اشتباه بزرگی کرد وقتی که او یک کارمند دفتر بود. رئیس من در آن زمان، که من را از آن اشتباه نجات داد، من را از شرکت به دلیل آن اخراج کرد. چنین رئیس و انا دوباره اتفاقی ملاقات می کنند. و....