در سال سوم ازدواج، یک زن و شوهر تصویر کامل، چنین روزهای شاد به طور کامل یک روز تغییر کرد. بهترین دوست شوهرم، آقای یوشیدا، برای کار به توکیو آمد و تصمیم گرفت برای یک هفته در خانه ما بماند. وقتی که من او را برای اولین بار در مدت زمان طولانی دیدم، او مهربان تر، قوی تر، و مردانه تر از شوهرم بود. در آن روز، وقتی آقای یوشیدا به نمایندگی از شوهرم که مشغول کار بود، خرید را همراهی کرد، ناگهان نزدیک شدیم. در حالی که توسط گناه عذاب، ما می توانیم امیال ما را سرکوب نمی ...