چند ماه می شود که اگری، داماد پسر زیبای او، با پدر زنش، شیگرو، که پیش از همسرش بوده است، زندگی می کند. وقتی که او با هم زندگی می کردند، او شروع به کار بر روی فعالیت های بارداری خود را به طور جدی، اما او هیچ نتیجه ای دریافت نمی کند. به عنوان یک نتیجه از گرفتن یک معاینه در یک کلینیک باروری، متوجه شدم که یک مشکل با اسپرم شوهرم وجود دارد ... یک روز، سفر تجاری شوهرش به مدت 3 روز و 2 شب تصمیم گرفته می شود. اگری و شیگرو در زیر یک سقف تنها هستند و اگری که به شدت کودکی می خواهد، ناگهان تغییر می کند و مخفیانه به اتاق خوابی که شیگرو در آن می خوابد، می رود.