یوکا، کارمند دفتر، قادر است کار مورد علاقه خود را با شوهر مهربان خود انجام دهد و در حال انجام قایقرانی صاف است، اما تنها مشکل او این است که او از رئیس خود در محل کار متنفر است. یک روز، من توسط رئیسم به خاطر یک اشتباه در محل کار سرزنش شدم، و من با جریان به هتل آورده شدم و مورد تجاوز قرار گرفتم ● اما احساس کردم که این یک تکنیک و یک چوب گوشت د استرایک است، و من همچنان لگن خود را تکان دادم در حالی که فریاد می زدم "متاسفم" و بارها کام زدم.