دای و دوست دوران کودکی اش یوی توسط زعفران او آموزش دیده بودند. - یوی می دانست که او در حال بازی بود، اما او عشق از زعفران خود را هر روز با نوشیدن اسپرم که او نوشیدن نیست تایید کرد. "من واقعا می خواهم شما را به داخل،" من فکر کردم. - او به دوست مورد علاقه دوران کودکی خود دای اعتراف شد، و او رابطه جنسی با ناامیدی و اسپرم نوشید. و دای به من یک شات واژن داد که زعفران انجام نداد. سرنوشت مثلث عشق غمگین چیست؟