- ایچیکا وقتی سفر تجاری اش به یک جزیره دور افتاده، جایی که قرار بود با رئیس زنش برود، با آبه، رئیس مرد میانسال، به دلیل سلامت ضعیف ناگهانی اش همراهی می شود، گیج می شود. دلیل آن این است که آبه یک مرد آزار جنسی معروف در شرکت بود. و چیزهای بد با هم هم پوشان بودند، و من فقط می توانستم یک اتاق به خاطر هوتل بگیرم! در این وقت تابستان، تهویه هوا خراب می شود و ما دو نفر در یک فضای گرم و رطوبت و ناراحت کننده تنها هستیم. سرانجام، آبه که از دیدن عرق کردن ایچیکا هنوز هیجان زده بود، به شدت نزدیک شد.