یک روز برادرزاده ام که برای امتحان در خانه کاکای خود اقامت داشت، با عمه زیبا با چهره ای دوست داشتنی و سینه های بزرگ در عذاب بود و عصبی بود چون نمی توانست دستش به مطالعاتش برسد و بالاخره وقتی سینه بند بزرگ عمه زیبای خود را در رختکن پیدا کرد، از حد صبرش بیشتر شد. - عمه زیبا که توسط برادرزاده اش که مالش بزرگ سفید و نرم خود را جی فنجان سینه و او رسیده را به شدت تر می کند اشتباه گرفته شده است. - جی آی تی برادرزاده خود را در یک توده نرم گوشت بپیچید، او را دعوت به انزال، تکان دادن سینه های بزرگ و سینه های بزرگ خود را بی نشنا، و غرق در کمک هزینه تحصیلی!