یوریا، یک بانوی دفتر خواهر بزرگتر که پدر و مادرش را زود از دست داده و با برادر کوچکترش که دانشجوی کالج است زندگی می کند. یک روز، معلوم شد که زن بزرگتری که برادرم با او قرار می گذاشتند در واقع یک زن متاهل بود. علاوه بر این، او می آموزد که مقدار زیادی از ترازو است که توسط شوهرش متهم شده است. یوریا که نمی توانست فوراً پول تهیه کند، برادر کوچکترش را گرفت و مستقیماً به خانه طرف مقابل رفت تا عذرخواهی کند. کسی که اومد اونجا... -رئیس مستقیم یوریا بود که بیشتر از اون ازش متنفر بود از آن روز به بعد، زندگی یک ادرار گوشت جایگزین که سرنوشت را تغییر می دهد از .......