- رئیس او، می، یک دوست پسر دارد، و البته او یک دختر آراسا دیر است که قصد دارد ازدواج کند. یک شب، من مست کردم و دستم را بیرون کردم حتی اگر من در حال ازدواج بودم. بدن توده بسیار راحت برای نگه داشتن است. - او با سینه های بزرگ و سر او سفید است. -اون هم شیفته ي این بی قراری شده . "بیایید انجام مسابقه مرغ شات واژن ~ " نگاهی به دعوت از سالمندان خود و حذف لاستیک و سنجاب خام. - وقتی که من گفتم "توقف!"، من قول دادم برای جلوگیری از لگن من، اما من همچنان به سنگ پیستون و سهوا منفجر شد.