- داستان در مورد یک خدمتگار کسل کننده و غیر محبوب که به یک دیک بزرگ با رئیس زن نفرت انگیز که باعث می شود یک احمق از او به عنوان "کن اعزام" سقوط کرد. فقط من سخت گیر و طعنه آمیز بودم و هر روز اذیت می شدم. به من دستور داده شد که او را در یک سفر کاری همراهی کنم، اما به دلیل اشتباهم، تصمیم گرفتم در یک هوتل عشق بمانم. - "بیایید به شما نشان می دهد سمت مردانه" وقتی که من تحریک شد و خون به سر من افزایش یافت و من کشیده پایین شلوار من ... روشی که او به من نگاه می کرد به وضوح تغییر کرد. - به 20000 فشار آن را پایین و معکوس موقعیت تنها با یک شات... ارزش یک مرد به اندازه جی ● پو است! من او را با این بزرگ مرکب ساختم.